گوشه آنالوگ شماره ۲۷۸: بازوی آنالوگ سوئدی LM-09، کارتریج نوری DS Audio Master1

اخیراً، وقتی مارک گومز، رئیس شرکت سوئدی Analog Technologies (SAT، پاورقی ۱)، از دو بازوی تنظیم جدید برای جایگزینی بازوی SAT اصلی خود خبر داد، برخی از خوانندگان خشمگین یا گمراه شدند: «چرا او این کار را اشتباه انجام داد؟ یک بار؟»
محصولات به مرور زمان تکامل می‌یابند و سپس طبق برنامه عرضه می‌شوند (خودروها معمولاً در پاییز عرضه می‌شوند)، یا زمانی که طراحان فکر می‌کنند «آماده» هستند - نقل قول‌های ترسناکی هستند زیرا برخی از رویاپردازان هرگز فکر نمی‌کردند که آماده باشند. برای عموم مردم، یا نسخه ۲ را یک ماه پس از نسخه ۱ منتشر می‌کنند، به جای اینکه اجازه دهند پیشرفت‌ها و بهبودها به مرور زمان ایجاد شوند، مشتری را برچسب‌گذاری می‌کنند و نسخه ۲ را در یک یا دو سال منتشر می‌کنند.
در مورد SAT، تون آرمی که من بررسی کردم، عاشقش شدم و خریدم، ناگهان به شکل نهایی‌اش ظاهر نشد. گومز یک نسخه اولیه را در High End در مونیخ به من نشان داد و یک سال پیش آماده بود تا برایم نقد بفرستد. بعد از اینکه نظرش در شماره ۱ ژوئیه ۲۰۱۵ منتشر شد، در کمال تعجب، یک نقد قدیمی‌تر از سال ۲۰۱۳ را به صورت آنلاین در مورد یک بازوی SAT بسیار پیچیده‌تر که کاملاً از فیبر کربن ساخته شده بود، از جمله براکت بلبرینگ، پیدا کردم. (در دستگاه بررسی من، براکت بلبرینگ از فولاد ضد زنگ ساخته شده بود.) در آن زمان، گومز فقط SAT های سفارشی می‌ساخت، هنوز چیزی نبود که من آن را تولیدکننده بنامم.
وقتی به دست SAT نگاه کردم، ارزش آن 28000 دلار بود. با وجود قیمت بالا، که با گذشت زمان همچنان افزایش می‌یافت، گومز در نهایت حدود 70 سلاح SAT را قبل از توقف تولید فروخت. آیا همانطور که عنوان این ستون می‌گوید، "بهترین دست در جهان" است؟ علامت سوال مهم است: از کجا بدانم که "بهترین" است؟ من نام هیچ رقیب دیگری از جمله Vertere Acoustics Reference و Acoustical Systems Axiom را نشنیده‌ام.
بعد از انتشار نقد و فروکش کردن جنجال‌ها، پیام‌های زیادی از خوانندگانی دریافت کردم که بر اساس نقد من، یک دست خریده بودند. اشتیاق و رضایت آنها مداوم بود که مایه آسودگی خاطر من بود. هیچ مشتری‌ای برای شکایت از SAT به من ایمیل نزده است.
گومز در طول تولید دست اصلی درس‌های سختی آموخت، از جمله این واقعیت که هر چقدر هم که آن را با دقت بسته‌بندی می‌کرد، فرستنده راه‌هایی برای شکستن آن پیدا می‌کرد. او در طول تولید برخی تغییرات عملیاتی ایجاد کرد، از جمله اصلاح سیستم وزنه تعادل و بسته‌بندی جداگانه یاتاقان افقی بالایی برای نصب در محل برای جلوگیری از آسیب ناشی از لرزش (اگرچه گومز به من می‌گوید که این اتفاق فقط یک بار افتاده است). گفتن مورد دوم آسان‌تر از انجام دادن آن است: به یک براکت یاتاقان جدید و تا حدی شکافته شده و ابزاری برای پیش بارگذاری دقیق یاتاقان‌ها در محل نیاز دارد.
اما او همیشه در حال انجام پیشرفت‌های دیگری بوده است، بنابراین اواخر سال گذشته، گومز تولید بازوی اصلی SAT را متوقف کرد و آن را با دو بازوی جدید، هر کدام به طول 9 و 12 اینچ، جایگزین کرد. گومز، که یک خرده‌پا نیست (پانویس 2)، دارای مدرک کارشناسی ارشد در علوم مکانیک و مواد است و ادعای خود را مبنی بر اینکه، در شرایط برابر، یک بازوی 9 اینچی به قلم اجازه می‌دهد تا در شیار بهتر عمل کند و صدای بهتری تولید کند، پس نمی‌گیرد. نتیجه: صدای بهتری نسبت به گرامافون‌های 12 اینچی دارد (پانویس 3). با این حال، برخی از مشتریان به گرامافون‌های 12 اینچی نیاز دارند و در برخی موارد (مانند پایه‌های عقب گرامافون‌های نیروی هوایی)، فقط یک گرامافون 12 اینچی کافی است. چی؟ دو سلاح SAT بخریم؟ بله.
دو (یا چهار) مدل جدید، LM-09 (و LM-12) و CF1-09 (و CF1-12) هستند که در اینجا نشان داده شده‌اند. من از اینکه تون آرم‌های ۲۵۴۰۰ دلاری (LM-09) یا ۲۹۰۰۰ دلاری (LM-12) را «مقرون به صرفه» بنامم، متنفرم، اما با توجه به اینکه CF1-09 با قیمت ۴۸۰۰۰ دلار به فروش می‌رسد، CF1-12 با قیمت ۵۳۰۰۰ دلار به فروش می‌رسد و من از آن راضی هستم. شاید شما فکر کنید: «تغییر از تولید یک بازو به چهار بازو برای یک شرکت تک نفره یک تغییر بزرگ است. شاید گومز آنقدر برای CF1 ارزش قائل است که نیازی به انجام کارهای زیاد یا هیچ کاری ندارد.»
من روی آن حساب نمی‌کنم. من کاملاً مطمئنم که هر کسی که بتواند 30،000 دلار برای یک تن آرم خرج کند، اگر عملکرد قابل توجهی داشته باشد و حتی بهتر شود، می‌تواند 50،000 دلار هم خرج کند. (لطفاً نامه‌های "کودک گرسنه" ننویسید!)
عقربه‌های جدید SAT بسیار شبیه به SAT های اصلی هستند، زیرا بسیار شبیه به هم هستند: خود عقربه اصلی به خوبی طراحی و اجرا شده است. در واقع، هر دو اهرم ۹ اینچی جدید جایگزین SAT اصلی هستند.
گومز با طراحی یک سیستم یاتاقان قوی‌تر که کمتر در معرض آسیب‌های ناشی از حمل و نقل قرار می‌گیرد، عملکرد سیستم را نیز با افزایش سختی کلی و کاهش اصطکاک استاتیک در یاتاقان بهبود می‌بخشد. در هر دو اهرم جدید، چنگالی که یاتاقان‌های عمودی را پشتیبانی می‌کند، بزرگتر شده است.
بازوهای جدید دارای محفظه‌های سر جداشونده از جنس فیبر کربن و آلومینیوم هستند که برای هر بازو متفاوت است، با سفتی مفصل بالاتر و عملکرد چرخشی نرم‌تر برای تنظیمات دقیق‌تر زاویه. تکیه‌گاه‌های دست نیز جدید هستند. بوش‌های پلیمری لوله‌های اصلی بازو وجود ندارند و فیبر کربن زیر آن قابل مشاهده است. گومز توضیح نداد که چرا این کار را انجام داده است، اما می‌تواند به این دلیل باشد که تکیه‌گاه دست می‌تواند به مرور زمان رد ناخوشایندی از خود به جا بگذارد - یا به احتمال بیشتر، صدا را بهبود می‌بخشد. در هر صورت، به هر دست ظاهری منحصر به فرد می‌دهد.
می‌توانید اطلاعات بیشتری در مورد ساختار جدید سلاح‌ها را در AnalogPlanet.com بیابید. این چیزی است که گومز در ایمیلی به من گفت:
«سطح عملکرد سلاح جدید تصادفی یا محصول جانبی کار انجام شده برای بهبود قابلیت اطمینان نیست، بلکه نتیجه یک تکرار توسعه آگاهانه و طاقت‌فرسا است که به طور یکپارچه با اهداف اصلی متمرکز بر قابلیت اطمینان ادغام می‌شود.»
«باز هم، می‌خواهم روشن کنم که عمداً عملکرد یک مدل را به نفع مدل‌های دیگر پایین نمی‌آورم تا در محدوده قیمت/عملکرد قرار بگیرم - این سبک من نیست و ممکن است باعث ناراحتی من شود. در عوض، من سعی می‌کنم راهی برای بهبود عملکرد مدل برتر پیدا کنم. در این مورد، سری CF1 تعادل ممتازی از عملکرد، انحصار و قیمت دارد.»
LM-09 با استفاده از یک فناوری ساختاری کم‌هزینه و تازه توسعه‌یافته ساخته شده است که در آن یوک و سایر قطعات فلزی به جای فولاد ضد زنگ مانند اهرم اصلی، از آلومینیوم ساخته شده‌اند. وزن کاهش‌یافته باید LM-09 را با صفحه‌های گردان بیرونی سازگارتر کند.
بسته‌بندی، ظاهر و تناسب آن مشابه بازوی اصلی SAT است. سطح صاف آلومینیومی آن بسیار جذاب است.
فقط چند دقیقه طول کشید تا آن را جا بیندازم و به نحوه‌ی تعویض دست روی صفحه گرامافون کانتینیوم کالیبرن و بازتولید تنظیمات گوش دهم. با این حال، محافظ را از یاتاقان افقی پایینی بردارید، در حین حمل و نقل، نوک یاتاقان را از کاسه یاقوت کبود جدا کنید و کاسه یاتاقان بالایی مجازی را با کاسه یاتاقان بالایی واقعی جایگزین کنید، آن را روی نوک ثابت کنید و پیش‌بار را تنظیم کنید، بهترین کار این است که آن را در نمایندگی پیدا کنید. من این کار را کردم، اما خیلی راحت نبود.
من از یک کارتریج سیم‌پیچ متحرک Ortofon MC Century که برای بررسی در شماره سپتامبر ۲۰۱۸ نصب کرده بودم استفاده کردم و در آن زمان کارتریج را به خوبی می‌شناختم. اما قبل از آن، به آهنگ اصلی دیوی اسپیلین، "Atlantic Bridge" (LP، Tara 3019) گوش دادم و آن را با کیفیت ۲۴ بیت/۹۶ کیلوهرتز ضبط کردم. این آلبوم شامل اسپیلین با نی‌انبان و ویلین بیس، بلا فلک با گیتار آکوستیک و بانجو، جری داگلاس با دوبرو، ایوگان اونیل با گیتار بیس الکتریک فرتلس، بودران موستاچ کریستی مور و غیره است. این آلبوم که در استودیوی Lansdowne Studios در دوبلین ضبط و به طرز درخشانی میکس شده است، دارای بیس‌های شگفت‌انگیز، عمیق و کوبنده، ترانزینت‌های کشیده روی سازهای زهی - بانجوها کاملاً منتقل می‌شوند - و سایر پردازش‌های صوتی است که همگی در یک صحنه بزرگ توزیع شده‌اند. کسی باید این را دوباره پست کند!
ترکیب SAT اصلی و Ortofon MC Century یکی از بهترین بازتولیدهای ضبط سال ۱۹۸۷ است که تا به حال شنیده‌ام، به خصوص از نظر قدرت و کنترل بیس. من یک SAT LM-09 جدید گذاشتم و دوباره آهنگ را پخش و ضبط کردم.
منظورتان را می‌فهمم. به عبارت دیگر: «بسیاری از سرکوبگرهای قدیمی LP صدای بهتری نسبت به بسیاری از سرکوبگرهای جدید دارند»، پس کاملاً با شما موافقم.
بله، گوش‌های زنگ‌زده‌ام به من می‌گویند که بسیاری از پرس‌های بشقاب قدیمی در مقایسه با پرس‌های جدید صدای بسیار خوبی دارند.
من فکر می‌کنم مشکل از ضبط مستر است و نه از خود فشار. در گذشته، لامپ‌های خلاء تنها قطعات الکترونیکی موجود بودند، و اکنون انبوهی از فناوری دیجیتال/حالت جامد در ضبط میکروفون/میکسر/مستر استفاده می‌شود.
از نظر صوتی، آن صفحه‌های موسیقی کلاسیک استریو/مونو قدیمی که دارم (حدود ۱۰۰۰+) را پیدا می‌کنم، قدیمی‌ترها (از دهه ۱۹۶۰) صدای بهتری دارند، از نظر باز بودن، سبک و واقعی هستند. از نظر صوتی، آن صفحه‌های موسیقی کلاسیک استریو/مونو قدیمی که دارم (حدود ۱۰۰۰+) را پیدا می‌کنم، قدیمی‌ترها (از دهه ۱۹۶۰) صدای بهتری دارند، از نظر باز بودن، سبک و واقعی هستند.از نظر صدا، من صفحه‌های استریو/مونو قدیمی موسیقی کلاسیک که دارم (حدود ۱۰۰۰+) را از نظر گشودگی، لطافت و واقع‌گرایی، صدای بهتری نسبت به نسخه‌های قدیمی‌تر (دهه ۱۹۶۰) پیدا کرده‌ام.از نظر صدا، متوجه شده‌ام که صفحه‌های موسیقی کلاسیک استریو/مونو قدیمی که دارم (حدود ۱۰۰۰+) از نظر گشودگی، لطافت و واقع‌گرایی، صدای بهتری نسبت به صفحه‌های قدیمی (دهه ۱۹۶۰) دارند. هیچ‌کدام از بیش از ۳۰ آهنگ مستر شده‌ی دیجیتال من به خوبیِ این آهنگ‌ها نیستند، انگار در یک جعبه محبوس شده‌اند، با وجود اینکه صدای همه‌شان واضح، تمیز، کوبنده و از نظر دیجیتالی «صحیح» است. هیچ‌کدام از بیش از ۳۰ آهنگ مستر شده‌ی دیجیتال من به خوبیِ این آهنگ‌ها نیستند، انگار در یک جعبه محبوس شده‌اند، با وجود اینکه صدای همه‌شان واضح، تمیز، کوبنده و از نظر دیجیتالی «صحیح» است.هیچ‌کدام از بیش از ۳۰ آلبوم مستر شده‌ی دیجیتالی من به خوبیِ آلبوم‌های جعبه‌ای نیستند، با وجود اینکه همه‌ی آن‌ها از نظر دیجیتالی واضح، تمیز، کوبنده و «درست» به نظر می‌رسند.هیچ‌کدام از بیش از ۳۰ صدای ضبط‌شده‌ی دیجیتالی من به خوبی صدای داخل جعبه نبودند، هرچند که صدای همه‌شان واضح، تمیز، کوبنده و از نظر دیجیتالی «صحیح» بود.
همانطور که همین الان در انجمن فونو نوشتم، وقتی برای اولین بار صفحه‌ای از شاهکار قدیمی دانشگاه کلمبیا اثر ریچارد تاکر را با ارکستر اپرای ایالتی وین به رهبری پیر دوو نواختم، بسیار شگفت‌زده شدم. (دهه ۱۹۶۰؟) من در واقع در مرکز سه ردیف اول سالن آن دوران نشسته بودم (صندلی مورد علاقه‌ام: ردیف‌های ۱۰ تا ۱۳ در مرکز). این اجرا بسیار زنده، باز، قدرتمند و جذاب به نظر می‌رسد. این اجرا بسیار زنده، باز، قدرتمند و جذاب به نظر می‌رسد.این اجرا بسیار سرزنده، باز، قدرتمند و هیجان‌انگیز به نظر می‌رسد.این اجرا بسیار سرزنده، باز، قدرتمند و هیجان‌انگیز به نظر می‌رسد. وای! مثلاً، ترنر (متولد بروکلین، نیویورک) درست بالای سر من روی سکو می‌خواند. من قبلاً هرگز از اجرای زنده در خانه به این اندازه لذت نبرده بودم.
من دهه‌هاست که صفحه‌های وینیل نخریده‌ام، اما هنوز هم باید بگویم که صفحه‌های قدیمی هیچ‌وقت به آن خوبی نبودند. (البته استثنائاتی هم وجود دارد، و احتمالاً به همین دلیل است که صفحه‌های قدیمی HP به Vintage Living Presence محدود می‌شدند.)
به نظر می‌رسد آقای قاسم دستگاه چاپ موجود را خریداری کرده و تا حد امکان در حال نوسازی آن است. او صفحات وینیل نو خود را به قیمت هر کدام 30 تا 100 دلار می‌فروشد.
وینیل الان یک سرگرمی خیلی گران‌قیمت است! (کوئتسوس دهه ۱۹۸۰ من هیچ‌وقت ارزان نبود، در ابتدا ۱۰۰۰ دلار فروخته می‌شد).
من از گوش‌ها و سرم برای لذت بردن از وینیل استفاده کردم، بدون اینکه حساب بانکی‌ام را خراب کنم!
شاید این لینک مورد انتظار باشد: «https://swedishat.com/SAT%209%22%20vs%2012%22%20paper.pdf».


زمان ارسال: آگوست-09-2022