انتشار هیدروژن از طریق فلزات در دماهای بالا، موضوع مهمی برای سیستمهای تریتیوم و وسایل نقلیه هیدروژنی است. آموزش انتشار در آزمایشگاه مواد کارشناسی از تجربیات دست اول با اندازهگیریهای اسمزی بهره میبرد. آزمایشی برای نشان دادن نفوذ هیدروژن از طریق یک لوله فولادی ضد زنگ انجام شد. هدف از این کار، تعیین میزان تطابق نتایج این آزمایش با مقادیر برجسته ادبیات برای ضریب انتشار و حلالیت هیدروژن در فولاد ضد زنگ بود. هیدروژن و آرگون در یک مخزن گرم حاوی یک لوله مارپیچی فولاد ضد زنگ 316 مخلوط شدند. گاز خالص آرگون خالص از طریق لوله به یک طیفسنج جرمی منتقل شد که در آن گذارهای ترکیبی گونههای گازی مربوطه ثبت شد. برازش مدل انتقال نظری با دادههای تجربی، ضریب انتشار و حلالیت هیدروژن در فولاد ضد زنگ را به دست داد. آزمایشها در فشار کاری هیدروژن از 0.01 تا 0.5 اتمسفر و دمای 700 تا 783 کلوین انجام شد. مدل نظری به خوبی با شکل دادههای نفوذ گذرا مطابقت دارد. مقادیر مشاهده شده برای انتشار و حلالیت هیدروژن در فولاد ضد زنگ از این حالتهای گذرا، مشابه مقادیر موجود در مقالات علمی است، البته با کمی تفاوت. این تفاوتها را میتوان با پدیدههای شناخته شده توضیح داد. نتایج این روش تجربی بسیار نزدیک به مقادیر انتشار و حلالیت منتشر شده است، که تضمین میکند این آزمایش میتواند به عنوان یک ابزار آموزشی مورد استفاده قرار گیرد. این روش را میتوان برای اهداف تحقیقاتی یا نمایشی به سایر مواد نیز تعمیم داد.
برنامه پرستاری SUU در چارچوب نظری پایه آموزش مبتنی بر یادگیرنده توسعه داده شد. دانشجویان به خوبی در فرآیند یادگیری مشارکت داشتند، اما به عنوان یک گروه، قادر به کسب دانش واقعی شخصی مورد نیاز برای موفقیت در NCLEX نبودند. دانشجویان بدون پذیرش مسئولیت اطلاعات واقعی، دورههای پرستاری را میگذرانند. فعالیتهای یادگیری گروهی برای نشان دادن دانش تک تک دانشجویان کافی نیست. تجزیه و تحلیل عدم پیشرفت تحصیلی دانشجویان از طریق آزمونهای استاندارد، دانشکده پرستاری را تشویق میکند تا تغییرات در یادگیری را بررسی کند. عناصر کلیدی نظریه رشد سازندهگرا، بینشی در مورد تغییر آموزشی مثبت ارائه میدهد که برای فارغ التحصیلان ما موفقیتآمیز بوده است. این ارائه، روندهای موجود در دادههای آزمونهای استاندارد مورد استفاده در برنامه مراقبت و همچنین نتایج NCLEX را برجسته میکند. این ارائه، از کار برای پیشبرد مفاهیم نظریه رشد سازندهگرا و کاربرد آنها در آموزش پرستاری پشتیبانی میکند. مدلهای نظری متعددی از آموزش پرستاری تلاش میکنند تا زمینه را برای برنامه درسی پرستاری فراهم کنند. اصلاحات آموزشی در بخش پرستاری SUU با نظریه رشد سازندهگرا سازگار است و نتایج یادگیری دانشجویان به طور مداوم از این مفهوم پشتیبانی میکند.
دافنه سولومون، DNP، FNP-C دایان فولر*، DNP، APRN، FNP-C، دبرا ویپل*، DNP، FNP-BC، آنا سانچز-بیرکهد، دکترا، WHNP-BC دپارتمان پرستاری
سرطان التهابی سینه (IBCC) تهاجمیترین و کشندهترین نوع سرطان سینه است. IBC زمانی یک بیماری کشنده جهانی بود، اما امروزه میزان بقای 5 ساله 30 تا 40 درصد است (Bond, Connoly, & Asci, 2010). IBC زمانی یک بیماری کشنده جهانی بود، اما امروزه میزان بقای 5 ساله 30 تا 40 درصد است (Bond, Connoly, & Asci, 2010). 30 تا 40 درصد است (باند، کانولی و آسکی، 2010). IB زمانی یک بیماری کشنده بود، اما امروزه میزان بقای 5 ساله 30 تا 40 درصد است (Bond, Connoly, & Asci, 2010). 30 تا 40 درصد است. IB زمانی یک بیماری کشنده بود، اما امروزه میزان بقای 5 ساله 30 تا 40 درصد است (Bond, Connoly & Asci, 2010).IBC، 1 تا 6 درصد از کل تشخیصهای سرطان سینه را تشکیل میدهد. نادر بودن آن برای پزشک و بیمار ناآشنا است (مولکوفسکی و همکاران، 2009). اکثر بیماران ابتدا به پزشک مراقبتهای اولیه (PCP) خود مراجعه میکنند. IBC اغلب به اشتباه به عنوان سلولیت سینه یا ماستیت تشخیص داده میشود. بخش عمدهای از مقالات مربوط به IB در مجلات انکولوژی منتشر میشود. به ندرت در مجلات مراقبتهای اولیه، زنان یا پزشکی داخلی دیده میشود. بررسی کتابهای درسی پزشکی و پاتوفیزیولوژی، اطلاعات کمی را در دسترس دانشجویان پزشکی قرار داد. هدف از این پروژه بهبود درک بیماران و ارائه دهندگان خدمات درمانی از علائم، نشانهها، معیارهای تشخیصی و دستورالعملهای مرتبط با IBC است.
مدل اعتقاد بهداشتی (HBM) مبنای نظری این پروژه است. از طریق آموزش بیماران PCP و IBC، تشخیص و شناسایی زودهنگام این بیماری میتواند منجر به پیشآگهی بهتر شود.
آلیسا سایمون بوریج، مدیسون ری، جسیکا براون، امیلی کلندینگ، سیرا گیش، نیکا کلارک*، سینتیا رایت، دکترا*، دانشکده علوم کشاورزی و مواد غذایی
مراکز کنترل و پیشگیری از بیماریها گزارش میدهند که ۳۵.۹ درصد از بزرگسالان آمریکایی چاق، ۸.۹ درصد پیشدیابتی و ۸.۳ درصد دیابتی هستند.
هدف از این پروژه تعیین وجود ارتباط بین چربی بدن و قند خون بالا و سایر متغیرهای مرتبط با سلامت در بین دانشجویان، اساتید و کارکنان دانشگاه یوتای جنوبی بود. یک نمونه در دسترس متشکل از ۳۸۴ نفر از جمعیت دانشگاه انتخاب شد. شرکتکنندگان یک نظرسنجی مورد تایید IRB را تکمیل کردند و سه اندازهگیری دریافت کردند: دور کمر، چربی بدن و A1c (شاخصی از خطر ابتلا به دیابت).
تقریباً ۵ درصد از شرکتکنندگان کمبود وزن، ۲۶ درصد اضافه وزن و ۱۴ درصد چاق بودند. نتایج مربوط به درصد چربی بدن نشان داد که با افزایش درصد چربی بدن، سطح A1c، دور کمر و سن نیز افزایش مییابد. شرکتکنندگان متأهل نیز درصد چربی بدن بالاتری داشتند.
تقریباً ۶٪ از شرکتکنندگان A1c بالای ۷ داشتند (که بالا در نظر گرفته میشود). A1c بالا با وضعیت تأهل و نارضایتی از وزن و سلامت جسمی مرتبط است.
استفاده از مواد پلیمری در ساخت میکروچیپها، مطالعه جداسازی میکروفلوئیدیک را عملیتر و کارآمدتر میکند. ما میکروچیپهایی از زیرلایههای پلی (دی متیل سیلوکسان) (PDMS) با استفاده از قالبهای نیکل رسوب الکتریکی برای ساخت کانالهای جداسازی ساختیم. زیرلایههای PDMS با نوار چسب تمیز شده و در معرض نور UV قرار گرفتند تا پلیمر با پلاسما تمیز شود. پس از تمیز کردن، PDMS به اسلاید شیشهای اضافه شد تا کف کانال جداکننده را تشکیل دهد. قالب باز این دستگاههای میکروفلوئیدیک امکان تجزیه و تحلیل پروتئینها و مولکولهای کوچک را با استفاده از تکنیکهای الکتروشیمیایی و طیفسنجی فراهم میکند.
ما در حال مطالعه رفتار لیپیدهای فسفاتیدیلسرین (PS) در حضور مس هستیم. PS در غشای سلولی اکثر موجودات زنده وجود دارد و در فرآیندهای سلولی مهم و متنوعی مانند آپوپتوز، انعقاد و انتقال بیماری نقش دارد. مطالعات قبلی نشان دادهاند که یونهای مس (II) به PS متصل میشوند و نشان دادهاند که کمپلکسهای مس-PS میتوانند دولایه غشایی را "جابجا" کنند. ما از الکتروفورز و میکروفلوئیدیک استفاده کردهایم و در حال حاضر از یک واکنش کاتالیز شده با مس استفاده میکنیم تا نشان دهیم که آیا وارونگی کمپلکس واقعاً رخ میدهد یا خیر.
ترکیبات آلی با خواص آنتیبیوتیکی، سنگ بنای پزشکی و سلامت انسان هستند. هدف این تحقیق یافتن راههای جدید برای سنتز آنتیبیوتیکها از مواد اولیه ساده است. برای دستیابی به این هدف، از واکنشهای حلقهزایی فوتوکاتالیستی [2+2] آلکنها و ایزوسیاناتها در نور مرئی برای تهیه آنتیبیوتیکهای لاکتام تک حلقهای استفاده شده است. کار اولیه بر ایجاد شرایط برای واکنش تولید بین فنیل ایزوسیانات و ترانس استیلبن متمرکز بود. آزمایشهای جدیدتر بر افزایش واکنشپذیری فوتوکاتالیست با افزودن مقدار استوکیومتری یک خاموشکننده اکسیداتیو متمرکز شدهاند. هنگام تجزیه و تحلیل مخلوطهای واکنش حاوی افزودنیهای اکسیدکننده، چندین محصول جدید کشف شد. ما در حال حاضر روی جداسازی و توصیف این محصولات جدید کار میکنیم.
تاریچا گرانولوزا سمندری است که نوروتوکسین تترودوتوکسین (TTX) را از پوست خود ترشح میکند. سمندرها از تترودوتوکسین به عنوان دفاعی در برابر شکارچیان استفاده میکنند. نشان داده شده است که بزرگسالان، لاروها و جنینهای تاریچا توروسا حاوی TTX هستند. ما میخواستیم میزان TTX دفع شده توسط سمندرها را در مراحل مختلف زندگی آنها، از جمله جنین، لارو (قبل و بعد از ظاهر شدن پاهای عقب) و سمندرهای بالغ، اندازهگیری کنیم. ما از کروماتوگرافی گازی همراه با طیفسنجی جرمی (GCMS) و الکتروفورز ناحیه مویرگی (CZE) با تشخیص فلورسانس ریزآرایه برای تعیین غلظت TTX استفاده خواهیم کرد. هدف از مطالعه ما تأیید این بود که الکتروفورز ناحیه مویرگی بستر مناسبی برای تعیین مقدار تترودوتوکسین است. کاربرد این مطالعه، به دست آوردن سطوح پایه تترودوتوکسین برای کمک به تحقیقات بیشتر است.
با مطالعه واکنش فیشر-ایندول شناختهشده و مشخصشده، مسیرهای جایگزین بالقوه برای سنتز ایندول و کربازول شناسایی شدهاند. این واکنش پیشنهادی شامل تشکیل همان واسطههای موجود در فرآیند فیشر است. اگر این همگرایی با یک واسطه مشترک طبق انتظار پیش برود، واکنش پیشنهادی باید همان محصول روش فیشر را تولید کند. اگر این درست باشد، یک واکنش شیمیایی جدید شناسایی خواهد شد.
واکنش پیشنهادی برای سنتز ایندولها (و در نهایت کربازولها) شامل اتصال ترکیبات نیتروزو آروماتیک به بخشهای آمین حلقوی در یک مسیر مکانیکی جدید است. طرح زیر واکنش جدید پیشنهادی را نشان میدهد. راحتی این واکنش در نیاز به مراحل کمتر و واکنشگرهای ارزانتر و با کاربری آسانتر نسبت به سایر روشهای سنتزی آشکار میشود. بزرگترین مزیت بالقوه این است که هیدرازین بسیار سمی مورد نیاز برای استفاده از روش فیشر مورد نیاز نیست.
این واکنش تحت شرایط واکنش مختلف، از جمله حلالهای مختلف، غلظتهای مختلف pH، روشهای واکنش مایکروویو و مرسوم و حتی با استفاده از کاتالیزورهای مختلف بررسی شد.
این پاسخ مورد بررسی قرار گرفته است، اما متأسفانه موفقیتآمیز نبوده است. دلیل این امر هنوز مشخص نشده است. تحقیقات بیشتری لازم است تا مشخص شود که چرا این واکنش تاکنون ناموفق بوده و چگونه میتوان از این اطلاعات به طور مؤثر استفاده کرد.
آر.جی. کوری، تیلور اورت، کدی هیلتون، بروس اسمالی و کریس مونسون، دکترا * دانشکده علوم فیزیکی
غشاهای سلولی و پروتئینهای آنها نقش مهمی در زندگی روزمره ایفا میکنند و مورد توجه ویژه کسانی هستند که زندگی را مطالعه میکنند. تعداد فزایندهای از مطالعات بر نقش این پروتئینها و غشاها و تعاملات آنها در تحقیقات دارویی و نظری تمرکز دارند. اخیراً، از دولایههای لیپیدی پشتیبانیشده (SLB) برای خالصسازی پروتئینهای غشایی با استفاده از تکنیکی به نام الکتروفورز/تمرکز الکترواسمزی (EEF) استفاده شده است. اگرچه این روش در ابتدا و انتهای جداسازی لیپید/پروتئین به خوبی درک شده است، اما رفتار این لیپیدها/پروتئینها در این بین به خوبی درک نشده است. ما در تلاشیم تا یک شبیهسازی کامپیوتری ایجاد کنیم که به ما امکان میدهد رفتار لیپیدها و پروتئینها را در تمام مراحل جداسازی شبیهسازی کنیم. این کار برای کمک به درک تعاملات پروتئین-لیپید برای تحقیقات آینده در نظر گرفته شده است.
ایمینها دسته مهمی از ترکیبات آلی حاوی گروههای عاملی (CH=N)) هستند. آنها همچنین به نام شیف باز نامیده میشوند، به نام شیف غولپیکری که آنها را در سال ۱۸۶۴ سنتز کرد. آنها با واکنشهای تراکمی بین آلدهیدها یا کتونها و آمینها سنتز میشوند. بسیاری از ایمینها فعالیت بیولوژیکی قابل توجهی مانند فعالیت ضد باکتری، ضد ویروسی و ضد سرطانی نشان میدهند. هدف ما سنتز ایمینهای جدید با واکنش آلدهیدها و آمینهای N-هتروسیکلیک بود. این ایمینها میتوانند به عنوان لیگاندهای دو دندانهای عمل کنند و ساختارهای حلقهای پنج عضوی پایدار با فلزات واسطه تشکیل دهند. هدف دیگر پروژه ما، کمپلکسسازی ایمینهای جدید با فلزات d8 (یعنی نیکل، پلاتین و پالادیوم) است. امیدواریم که کمپلکس پلاتین سنتز شده، آنالوگ داروی ضد تومور سیس پلاتین باشد. پس از سنتز موفقیتآمیز، کمپلکسهای فلزی برای این فعالیت بیولوژیکی بالقوه آزمایش خواهند شد.
ما ایمینهای جدیدی از 5-آمینو اوراسیل و سه آلدهید N-هتروسیکلیک مختلف را سنتز کردهایم. دادههای 1H-NMR و IR نشان میدهد که ما ایمین مورد نظر را سنتز کردهایم. کار بر روی جداسازی محصولات خالص و سنتز کمپلکسهای فلزی آنها ادامه دارد. یکی از ویژگیهای مفید ایمینهای تازه سنتز شده ما این است که آنها در ناحیه آبی نور مرئی به شدت فلورسانس میکنند.
آلکیلآمینها (RNH2) دستهای مهم از مولکولهای آلی، از جمله محصولات طبیعی فعال بیولوژیکی و داروها هستند. آنها در بسیاری از ترکیبات مهم مانند مورفین، دوپامین و تمام پروتئینها یافت میشوند. بنابراین، تولید آلکیلآمینها برای سنتز داروهای جدید و بهتر از اهمیت حیاتی برخوردار است. این کار به استفاده از واسطههای آلکیلبوران برای تشکیل پیوندهای نیتروژن-کربن آلکیلآمینها اختصاص دارد. هیدروبوراسیون آلکنها با بوران (BH3) و به دنبال آن اکسیداسیون با پراکسید هیدروژن (H2O2) به خوبی شناخته شده است. ما استفاده از این واسطه آلکیلبوران و به دنبال آن استفاده از معادلهای نیتروژن پراکسید هیدروژن را برای دسترسی به آلکیلآمینها از آلکنها پیشنهاد میکنیم. گزینشپذیری جایگاه ضد مارکوفنیکوف مشابه هیدروبوراکسیداسیون است. واکنش کنترل اکسیداسیون توسط هیدروبوراسیون با موفقیت روی ترانس استیلبن انجام شد. شرایط آزمایشگاهی مؤثر برای واکنشهای مورد نظر در حال حاضر در حال توسعه است.
واکنشهای کاتالیز شده توسط فلزات واسطه را میتوان در سنتز آلی داروها، مواد (پلاستیکها) و سوختها استفاده کرد. ساختار و الکترونیک لیگاندهای فسفین متصل به مراکز فلزات واسطه میتواند به طور قابل توجهی بر واکنشپذیری کاتالیزورها تأثیر بگذارد. این تحقیق به سنتز لیگاندهای فسفین جدید برای واکنشهای جدید کاتالیز شده توسط فلزات واسطه اختصاص دارد. لیگاند بسیار واکنشپذیر تریآلکیلفسفین، دیاتیل ترت-بوتیلفسفین، به عنوان یک ترکیب اضافی بوران از تریکلرید فسفر و معرفهای گرینیارد مربوطه با بازده کلی 66٪ (4 مرحله) سنتز و محافظت شد. مشخص شد که اثرات فضایی و الکترونیکی معرفهای گرینیارد تأثیر قابل توجهی بر واکنشپذیری و گزینشپذیری واکنش سه مرحلهای افزایش نوکلئوفیلی به مراکز فسفر (III) دارد. کارهای آینده بر توسعه یک روش کلی برای تهیه ترکیبهای اضافی بوران تریآلکیلفسفین مورد نظر از تریکلرید فسفر با بازده بالا متمرکز خواهد بود.
ما در حال توسعه روشی جدید برای ساخت دستگاههای میکروفلوئیدیک با استفاده از سیمهای فلزی به عنوان الگو هستیم. دستگاههای میکروفلوئیدیک معمولاً در آزمایشهای پزشکی و سایر آزمایشهای معمول استفاده میشوند، اما هزینههای بالای نمونهسازی، استفاده از آنها را در محیطهای کمتنوعتر مانند شیمی آلی محدود میکند. روش ما از مواد ارزانقیمت (سیم منیزیم، PDMS و HCl) برای مدلسازی و ساخت دستگاههای میکروفلوئیدیک استفاده میکند. ما در حال آزمایش رفتار دستگاه میکروفلوئیدیک خود هستیم و امیدواریم به زودی آزمایش واکنشهای آلی و توسعه ویژگیهای اضافی را با دستگاه میکروفلوئیدیک خود آغاز کنیم.
جیکوب اندرسون، راسل گریمشاو، آدام هندریکسون، آلن همکی، جرمی لئونارد و راجر گرینر* دانشکده مهندسی فناوری و مدیریت ساخت
چاپگرهای سهبعدی از زمان اولین توسعه، هزینه خرید و راهاندازی بسیار بالایی داشتهاند. در چند سال گذشته پیشرفتهای چشمگیری در زمینه چاپگرهای سهبعدی حاصل شده است که منجر به کاهش هزینههای خرید شده است. همچنین طیف گستردهای از طرحها را ایجاد میکند. ما حوزه رو به رشد چاپگرهای سهبعدی را فرصتی برای بررسی پروژههای در حال انجام و ساخت چاپگرهای سهبعدی برای خودمان میبینیم. این چاپگر سهبعدی نه تنها مقرون به صرفه است، بلکه بهترین طرحها را با طرحهایی که خودمان خلق کردهایم، ترکیب میکند.
صنعت دوچرخه کوهستان هر ساله در حال رشد است و با این رشد، فناوریهای جدیدی مورد نیاز است. دوچرخههای کوهستان سراشیبی در خط مقدم نوآوری در استحکام مواد، اجزای سبک، هندسه فریم و عملکرد سیستم تعلیق قرار دارند.
من و اسکات هانسن شروع به توسعه یک قاب دوچرخه کوهستان سراشیبی جدید با سیستم تعلیق و هندلینگ عالی کردیم. این طرح از یک سیستم میله فشاری ساده استفاده میکند که یک جفت بادامک را میچرخاند تا سیستم تعلیق عقب را به حرکت درآورد، زیرا چرخ عقب به اندازه 8 اینچ بالا و پایین میرود. این طراحی بازو اجازه میدهد تا کمک فنر عقب تا حد امکان در پایینترین نقطه قاب نصب شود و در نتیجه مرکز ثقل بسیار پایین و هندلینگ عالی ایجاد شود. پس از اتمام طراحی، ساخت یک قاب نمونه اولیه با لولههای کرومی را آغاز خواهیم کرد. پس از آماده شدن قاب، دوچرخه از قطعات سبک آلومینیومی و فیبر کربنی اهدایی یا خریداری شده مونتاژ خواهد شد. هدف نهایی ایجاد یک دوچرخه کوهستان سراشیبی بادوام، سبک و کاملاً کاربردی مشابه دوچرخههای مسابقهای در مدار جام جهانی سراشیبی UCI است.
کیتلین تورگرسن، ارین کارتر، سینتیا رایت، دکترا* و نیکا کلارک* دانشکده علوم کشاورزی و غذایی
سندرم متابولیک گروهی از عوامل خطر را توصیف میکند که خطر ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی، دیابت نوع 2 یا سکته مغزی را افزایش میدهند. این عوامل خطر شامل فشار خون بالا، افزایش قند خون ناشتا، افزایش دور کمر و سطح کلسترول غیرطبیعی است. سندرم متابولیک زمانی رخ میدهد که سه یا بیشتر از این شرایط به طور همزمان وجود داشته باشند. طبق گزارش انجمن قلب آمریکا، 35٪ از بزرگسالان آمریکایی مبتلا به سندرم متابولیک هستند (انجمن، 2011). این مطالعه، اعضای هیئت علمی و همسران دانشگاه یوتای جنوبی (SUU) را از نظر وجود یا خطر ابتلا به سندرم متابولیک (با سه عامل خطر) یا خطر ابتلا به سندرم متابولیک (با دو عامل خطر) ارزیابی کرد. با همکاری برنامه سلامت SUU T-fit، 189 شرکتکننده مورد آزمایش قرار گرفتند. بیش از 33٪ از شرکتکنندگان مبتلا به سندرم متابولیک بودند و 21.7٪ دیگر در معرض خطر ابتلا به سندرم متابولیک بودند، همانطور که با وجود دو عامل خطر نشان داده شد. علاوه بر این، یک نظرسنجی برای ارزیابی عوامل سبک زندگی که ممکن است در ایجاد سندرم متابولیک نقش داشته باشند، انجام شد. از SPSS 21.0 برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد که نشان میدهد عوامل سبک زندگی زیادی وجود دارند که خطر ابتلا به سندرم متابولیک را افزایش میدهند.
کیلی بریگز، سامانتا هیرشی، سارا میلر، کایلی استرینگهام، دکتر آرتیس گریدی*، دکتر متیو اشمیت*، دانشکده علوم کشاورزی و غذایی
مصرف مقادیر بالای چربی در رژیم غذایی یک آمریکایی معمولی، یک مشکل مداوم در جامعه متخصصان تغذیه است. با کاهش کلی مصرف چربی در رژیم غذایی، توسعه موفقیتآمیز رژیمهای غذایی کمچرب که توسط عموم مردم قابل تهیه باشد، میتواند پیامدهای مهمی برای مبارزه با بیماریهای قلبی عروقی و چاقی داشته باشد. محققان با استفاده از مواد مختلف رایج (پوره سیب، ماست، پوره لوبیا و غیره) که به عنوان جایگزین چربی استفاده میشوند، چهار محصول دسر کمچرب را در دستور العملهای محبوب تولید کردند. 56 تا 73 درصد چربی کمتر از دستور العمل اصلی. پنجاه و شش شرکتکننده داوطلب، 18 تا 31 ساله، 37 زن و 19 مرد، هر دسر را چشیدند و ارزیابی مختصری از محصول انجام دادند. میانگین نمرات پذیرش غذا در مقیاس 7 امتیازی (از 1 بسیار دوست نداشتن تا 7 بسیار دوست داشتن) 4.83 (کیک)، 5.20 (کوکی بلغور جو دوسر)، 5.45 (مافین ادویهدار) و 5.49 (کوکی شکلاتی) بود. کوکی). پس از اینکه به شرکتکنندگان گفته شد غذاها کمچربتر هستند، درصد شرکتکنندگانی که هنوز غذاها را قابل قبول میدانستند، عبارت بود از: کوکیهای چیپس شکلاتی (96٪)، کوکیهای جو دوسر (93٪)، مافینهای ادویهدار (75٪) و براونیها (64٪). وقتی از شرکتکنندگان در مورد مواد تشکیلدهنده رایجی که میتوانند جایگزین چربی در محصولات پختهشده شوند، سؤال شد، هیچ دانشی نداشتند. آنها به درستی احتمال وجود سس سیب و ماست را تشخیص دادند، اما به اشتباه جایگزینهای قند، شیر، مارگارین، آرد کامل و شکر قهوهای را پیشنهاد کردند. اگرچه این جمعیت غذاهای کمچرب آزمایششده را دریافت کردند، اما ممکن است از یادگیری در مورد جایگزینهای مناسب چربی و نحوه استفاده از آنها در دستور العملها به عنوان راهکاری برای کاهش مصرف چربی در رژیم غذایی بهرهمند شوند.
اریک کارتر، آبری لیمن، رابرت میگل، رایلند موریل، کاشانا رنفرو، دالن ویتنی و سینتیا رایت، دکترا* دانشکده علوم کشاورزی و مواد غذایی
پوکی استخوان یک بیماری شایع است که در آن شکستگیهای متعدد استخوان رخ میدهد. این بیماری اغلب در ستون فقرات، لگن یا مچ دست رخ میدهد و میتواند منجر به آسیب جدی یا مرگ شود. تخمین زده میشود که شیوع پوکی استخوان در ایالات متحده تا سال ۲۰۱۲ از حدود ۱۰ میلیون به بیش از ۱۴ میلیون نفر افزایش یابد (بر اساس دادههای سرشماری سال ۲۰۰۰). با افزایش تراکم استخوان در سنین پایین، خطر پوکی استخوان کاهش مییابد. شرکت در فعالیتهای بدنی، مانند ورزشهای سازمانیافته، اغلب با افزایش تراکم استخوان همراه است.
این پروژه تحقیقاتی سوالات زیر را بررسی کرد: آیا تراکم استخوان فرد با شرکت در فعالیت بدنی تغییر میکند؟
این مطالعه ارتباط مثبتی بین فعالیت بدنی در طول زندگی و تراکم مواد معدنی استخوان نشان داد، که نشان میدهد افرادی که در طول زندگی خود از نظر جسمی فعال بودهاند، تراکم استخوان به طور قابل توجهی بالاتری نسبت به افرادی که سطح فعالیت کمتری در طول زندگی داشتهاند، دارند. افرادی که از نظر جسمی فعال نبودهاند، نسبت به افرادی که سطح فعالیت کم، متوسط و بالایی دارند، احتمال بیشتری دارد که تراکم استخوان پایینی داشته باشند (حدود 10٪ از جمعیت ما). مطالعات نشان دادهاند که با افزایش سطح فعالیت، احتمال تراکم استخوان طبیعی یا بالا افزایش مییابد.
دکتر پورتیا تری، مگان بیزلی و سینتیا رایت* دانشکده علوم کشاورزی و غذایی
در ایالات متحده، ۳۵.۷٪ از بزرگسالان دارای اضافه وزن یا چاقی هستند (cdc.gov). تصور میشود تعدادی از عوامل در این اپیدمی نقش دارند، مانند دسترسی به غذا و اندازه وعدههای غذایی. این مطالعه تأثیر مداخلات آموزش تغذیه بر دانش تغذیهای و رفتار غذایی را ارزیابی کرد. در این مطالعه، از دانشجویانی که در یک دوره عمومی تغذیه ثبتنام کرده بودند، خواسته شد تا یک نظرسنجی قبل و بعد در مورد دانش در مورد رفتار غذایی و اندازه وعدههای غذایی را تکمیل کنند. پس از پیشآزمون، محققان اطلاعاتی در مورد اندازه وعدههای غذایی به دانشجویان دادند. سه هفته بعد، از دانشجویان یک پسآزمون برای ارزیابی تغییرات گرفته شد. سایر شرکتکنندگان، اعضای هیئت علمی و همسرانی بودند که در ارزیابی سلامت دانشگاه یوتای جنوبی شرکت کردند. معلمان و همسرانشان فقط یک نظرسنجی را تکمیل کردند و هیچ محتوای آموزشی دریافت نکردند. در مجموع، ۲۶۰ دانشجو و ۱۹۰ کارمند/معلم/همسر در این نظرسنجی شرکت کردند. دادهها با استفاده از نسخه بیست و یکم بسته آماری علوم اجتماعی تجزیه و تحلیل شدند. آزمونهای تی زوجی روی پیشآزمون و پسآزمون دانشآموزان انجام شد و از آزمونهای تی مستقل برای مقایسه پاسخهای دانشآموزان با کارمندان/معلمان/همسران استفاده شد. نتایج مورد انتظار است.
دکتر فابیولا پرز، جاشوا ساگیسی، امانوئل ویلیامز، یان آندرو هاکوب و سیندی رایت* گروه علوم کشاورزی و غذایی
نشان دادن وجود باکتری E. coli در هر نمونه آب به شما این امکان را میدهد که کیفیت آب بطری و آب لولهکشی را بررسی کنید. کلیفرمها ارگانیسمهای شاخص از یک منبع باکتریایی هستند که وجود عوامل بیماریزای متعدد را تشخیص میدهند. به دلیل محل قرارگیری متفاوت آنها، توصیه نمیشود که سایر میکروارگانیسمها را برای وجود سایر عوامل بیماریزای خطرناک بررسی کنید. (بیاموکاما و کانشییم و همکاران، ۱۹۹۹). E. coli بسته به شرایط محیطی میتواند ۴ تا ۱۲ هفته در آب آشامیدنی زنده بماند (رایس، کارلین، آلن، ۲۰۱۲). ده مارک مختلف آب بطری و همچنین آب لولهکشی از ده خانوار مختلف برای وجود باکتری E. coli آزمایش خواهند شد. هر مارک آب بطری و آب لولهکشی برای مصارف خانگی به صورت سهتایی ارائه میشود. همزمان، تعداد زیادی نمونه آب برای تجزیه و تحلیل و تحریک رشد باکتریها در دستگاه انکوباتور قرار داده میشوند. این کار خلوص هر نمونه را تعیین میکند. نمونهها در یک اتاق تاریک قرار داده میشوند که در آن از نور UV برای روشن کردن نمونهها برای تشخیص وجود E. coli استفاده میشود. (رایس، کارلین، آلن، ۲۰۱۲).
کوههای سانفرانسیسکو در جنوب غربی یوتا در چند دهه گذشته به شدت مورد استخراج معادن قرار گرفتهاند. استخراج معادن عمدتاً در کوارتز مونزونیتهای ترشیاری، سنگ آهکهای نفوذی پالئوزوئیک، متمرکز است. منابع قابل توجهی در امتداد دو گسل اصلی غنی از رسوبات پورفیری هیدروترمال وجود دارد، اما محل تقاطع این گسلها به دلیل رخنمون ضعیف سنگ به خوبی مستند نشده است. دانشجویان جنوب یوتا با همکاری یک شرکت معدنی محلی، نقشهبرداری اولیه را برای مکانیابی و توصیف این محل تقاطع گسل قبل از ادامه اکتشاف آغاز کردند. ما محل شکستگیهای نمایان را با استفاده از دستگاه GPS تریتون جونو نقشهبرداری کردیم و چگالی و جهت شکستگی آنها را با استفاده از ترازو و قطبنمای برنتون اندازهگیری کردیم. نتایج نمودارهای گل رز، استریوگرامها و نقشهها نشاندهنده وجود تقاطعها در منطقه مورد مطالعه است. با نزدیک شدن به تقاطعها، به ویژه در امتداد یکی از جهات شکستگی، چگالی شکستگی افزایش مییابد و معمولاً کانیسازی موضعی در امتداد گسلها رخ میدهد. ما اکتشافات بیشتر را به صورت حفاری مغزهگیری در تقاطعهای گسلهای معدنی توصیه میکنیم تا امکان بهرهبرداری اقتصادی را تعیین کنیم.
کوههای هواهوا در نزدیکی میناسویل، یوتا، در چند دهه گذشته برای یافتن مواد معدنی مورد کاوش قرار گرفتهاند. منابع در گسلهای پورفیری دگرسانشده هیدروترمال متمرکز شدهاند، که معمولاً در آنها مونزونیتهای کوارتز ترشیاری به سنگ آهکهای پالئوزوئیک نفوذ میکنند. علاوه بر ماگماتیسم ترشیاری، کوههای هواهوا رانش قابل توجهی از کوهزایی کرتاسه پسین سویل را نشان میدهند که سنگهای رسوبی پالئوزوئیک را روی سنگهای رسوبی کرتاسه میانی قرار میدهد. در طول یک پروژه نقشهبرداری ساختاری در این منطقه، مشخص شد که ماسهسنگ ناواهو در پای راندگی کوههای آبی تحت سیلیسی شدن هیدروترمال قرار گرفته است و آن را شبیه کوارتزیت میکند. با بررسی دقیقتر، کانیسازیهای هیدروترمال دیگری کشف شد. این نتایج تمرکز تحقیقات را از مستندسازی زمینشناسی ساختاری به مستندسازی دگرسانیهای هیدروترمال منحصر به فرد در ماسهسنگهای ناواهو تغییر میدهد.
این مطالعه شامل روشهای زیر است. در منطقه کوههای آبی، جستجویی برای یافتن رسوبات نزدیک به راندگی دوران سویر در حال انجام است. نمونههایی از ماسهسنگ ژوراسیک ناواهو جمعآوری و مقاطع نازکی برای تجزیه و تحلیل محتوای فلزی سنگ تهیه شد. نمونههای یافت شده در نزدیکی شرقیترین نوک گسل راندگی کوههای آبی حاوی کوارتز، هماتیت و سایر فلزات جزئی بودند. کانیسازی به طور خاص غنی نیست، اما با افزایش عمق، رسوبات فلزات در رگهها میتواند بیشتر باشد. تجزیه و تحلیل بیشتر، مانند تجزیه و تحلیل دادههای گرانش و مغزه، برای تعیین ارزش کانیسازی مورد نیاز است.
اسپنسر فرانسیسکو، دکتر جان اس. مکلین*، و دکتر مایکل هافمن*، دانشکده علوم فیزیکی
صخرههای کتاب در جنوب شرقی یوتا، محل مطالعه نسلهای زیادی از زمینشناسان رسوبی آواری بودهاند. بسیاری از این رخنمونها به طور گسترده مورد مطالعه قرار گرفتهاند، زیرا نمونههای خوبی برای تعدادی از مخازن زیرسطحی ساحلی، فراساحلی و زمینی هستند. با این حال، اکثر رخنمونها فقط تصاویر دوبعدی ارائه میدهند و نمیتوانند ساختار چینهشناسی و ناهمگونی رخسارهها را به طور کامل توصیف کنند. در این مطالعه، دادههایی از هستههای رخنمون جدید از سازندهای پرایس کانیون، کسلگیت و بلکهاوک در کرتاسه بالایی ارائه میدهیم. این مطالعه، که بخشی از همکاری بین دانشگاه یوتای جنوبی و دانشگاه مونتانا است، بر توصیف ساختار زیرسطحی سهبعدی و ناهمگونی رخسارههای این سازند از مجموعهای از هستهها متمرکز شده است. هستههای شرح داده شده در اینجا حاوی تعداد زیادی رخساره رسوبی مرتبط با محیطهای ساحلی و کناره دریا هستند. سنگهای مرتبط با سازند بلکهاوک حاوی تکههای برجستهای از ماسهسنگ سفید، دانهریز، لایهای و متقاطع با لایهبندیهای ریز سیلت هستند که توسط گلسنگهای خاکستری تا سیاه پیچخورده و لایهای، سیلتسنگهای خاکستری و رگههای زغالسنگ از هم جدا شدهاند.
ما این بستهها را به عنوان نشان دهنده گذار از یک محیط مسطح ساحلی/دلتایی تحت سلطه فرآیندهای رودخانهای به یک محیط کاملاً رودخانهای در طول دوره کستلگیت تفسیر میکنیم. ضخامت توده ماسهای (اندازه کانال) با زمان تغییر میکند، و کانالهای چند لایه در بازه کستلگیت بیشتر با هم ادغام میشوند. تحقیقات ادامه خواهد یافت، که با تجزیه و تحلیل سیستماتیک هستههای باقی مانده شروع میشود و با مجموعهای از پروژههای دانشجویی در مورد تجزیه و تحلیل رخسارهها و مدلسازی سهبعدی رخسارهها پایان مییابد.
محققان قبلی مکانیسمی را برای تکتونیک دو صفحهای در مریخ بر اساس جابجایی تحولی چپگرد دره مارینر پیشنهاد کردهاند. با استفاده از روشهایی مانند تصاویر ماهوارهای سیستم تصویربرداری حرارتی (THEMIS)، تصاویر ماهوارهای آزمایش تصویربرداری علمی با وضوح بالا (HiRISE)، مدلهای ارتفاعی دیجیتال و نرمافزارهای تعاملی مانند گوگل مارس، ما سایر ویژگیهای سطحی در مقیاس بزرگ در نزدیکی دره مارینریس و تارسیس رایز را شناسایی کردهایم. اگرچه حرکت تکتونیکی در مریخ بسیار کندتر است، اما میتوانیم خطوط، چینها و اتصالات مزدوج مریخ را با ساختارهای مشابه روی زمین مقایسه کنیم تا مرزهای احتمالی صفحات را توضیح دهیم. به عنوان مثال، مجموعهای از خطوط روند شمال شرقی با جابجایی امتدادلغز جانبی قابل توجه و اتصالات مرتبط در شمال شرقی برآمدگی تارشیش ممکن است جابجاییهای بین دو صفحه را در خود جای دهد. مشاهدات ما امکان شناسایی حداقل دو لبه اضافی از صفحات بالقوه را در این منطقه فراهم میکند. ما یک مدل تکتونیکی را پیشنهاد میکنیم که حرکت نسبی در امتداد مرزهای صفحه را نشان میدهد و یک سیستم چند صفحهای را در مریخ نشان میدهد.
در طبقهبندی اقلیمی کوپن، اقلیم خشک/نیمهخشک یا اقلیم B به عنوان اقلیمی تعریف میشود که در آن تبخیر از بارندگی بیشتر است. با این حال، او یک روش محاسبه رسمی ارائه نداد. ما یک نام جدید، بارش اضافی بالقوه (PEP)، را به عنوان روشی مناسب برای مشخص کردن مناطق نیمهخشک و مرطوب پیشنهاد میکنیم. مقدار PEP برابر با مقدار واقعی بارندگی منهای تبخیر و تعرق بالقوه (POTET) است. اگر مقدار PEP مثبت باشد، اقلیم ایستگاه A، C یا D است، اما اگر مقدار PEP منفی باشد، اقلیم ایستگاه B است. اعمال مقدار PEP به هر ایستگاه یک مقدار مثبت یا منفی میدهد که میتوان آن را رسم کرد و کانتور تهی مرز نیمهخشک-مرطوب را تعریف میکند.
سازند کایپاروویتز، واقع در جنوب مرکزی یوتا، رکورد دشت سیلابی کرتاسه پسین را که از ارتفاعات لا رامدیا به آبراه غربی داخلی زهکشی شده است، در اختیار دارد. این سازند غنی از فسیل است و حاوی گیاهان فسیلی، بیمهرگان، ماهیها، دوزیستان، خزندگان و پستانداران است که بسیاری از آنها برای علم جدید هستند. تفسیرهای گسترده از این سازند قبلاً به عنوان رسوبات رودخانهای و دشت سیلابی حاوی رسوبات مختلف باتلاقی و برکهای توصیف شده است. این مطالعه شرح رسوبشناسی دقیقی از یک معدن کوچک فسیل گیاهی ارائه میدهد و شرایط رسوبگذاری را توضیح میدهد.
زمان ارسال: نوامبر-03-2022


