«هرگز شک نکنید که یک گروه کوچک از شهروندان متفکر و فداکار میتوانند دنیا را تغییر دهند. در واقع، این تنها گروه موجود است.»
ماموریت Cureus تغییر مدل دیرینهی انتشارات پزشکی است که در آن ارسال تحقیقات میتواند پرهزینه، پیچیده و زمانبر باشد.
پلاسمای غنی از پلاکت/پی آر پی، بازسازی بافت، فعال سازی پلاکت، درمان تکثیری گلوکز، پلاکت ها، درمان تکثیری
به این مقاله به عنوان زیر استناد کنید: هریسون تیای، بولر جی، ریوز کی و همکاران (17 مه 2022) تأثیر گلوکز بر تعداد و حجم پلاکتها: پیامدهایی برای پزشکی ترمیمی. Cure 14(5): e25081. doi:10.7759/cureus.25081
پلاسمای غنی از پلاکت (PRP) و محلولهای گلوکز هیپرتونیک معمولاً برای تزریق در پزشکی ترمیمی، و گاهی اوقات با هم، استفاده میشوند. تأثیر گلوکز هیپرتونیک بر لیز و فعالسازی پلاکتها قبلاً گزارش نشده است. ما تأثیر غلظتهای بالای گلوکز را بر تعداد پلاکتها و گلبولهای قرمز و همچنین حجم سلولها در PRP و خون کامل (WB) آزمایش کردیم. کاهش جزئی سریع در تعداد پلاکتها با تمام مخلوطهای گلوکز مخلوط با PRP یا خون کامل رخ داد که با لیز جزئی مطابقت دارد. پس از دقیقه اول، تعداد پلاکتها ثابت ماند که نشاندهنده تطابق سریع پلاکتهای باقیمانده با هیپرتونیک شدید (بیش از ۲۰۰۰ میلیاسمول) است. پس از دقیقه اول، تعداد پلاکتها ثابت ماند که نشاندهنده تطابق سریع پلاکتهای باقیمانده با هیپرتونیک شدید (بیش از ۲۰۰۰ میلیاسمول) است. بعد از اولین минуты количество тромбоцитов باقی стабильным, что указывает на быструю аккомодацию остаточных тромбоцитов до экстримального (> 2000 mOsm) هیپرتونوسا. پس از دقیقه اول، تعداد پلاکتها ثابت ماند که نشاندهنده سازگاری سریع پلاکتهای باقیمانده با فشار خون بالا (بیش از 2000 میلیاسمول) است.第一分钟后,血小板计数保持稳定,表明残余血小板迅速适应极端(> 200 mOsm)高渗状态.2000 mOsm)高渗状态. آخرین минуты количество тромбоцитов باقی стабильным, что указывает на быструю адаптацию остаточных тромбоцитов к эkstremalьnomu (> 2000 mOsm) پس از دقیقه اول، تعداد پلاکتها ثابت ماند که نشاندهنده سازگاری سریع پلاکتهای باقیمانده با حالت هیپراسمولار شدید (بیش از ۲۰۰۰ میلیاسمول) است.غلظت گلوکز ۲۵٪ و بالاتر منجر به افزایش قابل توجه در حجم متوسط پلاکت (MPV) شد که نشان دهنده مرحله اولیه فعال شدن پلاکت است. مطالعات بیشتری برای تعیین اینکه آیا لیز یا فعال شدن پلاکت رخ میدهد و اینکه آیا تزریق گلوکز هیپرتونیک به تنهایی یا در ترکیب با PRP ممکن است فواید بالینی بیشتری داشته باشد، مورد نیاز است.
در دهه 1950، جراح آمریکایی جورج هکت کشف کرد که میتواند با تزریق یک محلول تکثیرکننده به تاندونها و رباطها، درد مفاصل و کمر را در بسیاری از بیماران برای همیشه تسکین دهد. آزمایشهای او روی خرگوشها نشان داد که این درمان، که او آن را درمان تکثیرکننده نامید، باعث بزرگ شدن و تقویت تاندونها میشود. مطالعات بافتشناسی تأیید کردهاند که در طول این فرآیند کلاژن جدید تولید میشود [1].
در طول چند دهه اول، راهحلهای توزیع مختلفی مورد آزمایش قرار گرفت. تا دهه 1990، اکثر متخصصان غلظت بالای گلوکز را ایمنترین و مؤثرترین روش میدانستند. با این حال، مکانیسم عمل آن هنوز مشخص نیست.
در قرن بیستم و پس از کار هکت، مطالعات بالینی کمی انجام شد. با این حال، در دهه 2000 علاقه دوباره به این روش درمانی افزایش یافت و چندین کارآزمایی بالینی موفق در مورد درمان تکثیری برای درمان کمردرد [2]، آرتروز زانو [3] و اپیکوندیلیت جانبی [4] انجام شد.
بازسازی بافت نیاز به مشارکت سلولهای بنیادی دارد. بنابراین، غلظت بالای گلوکز باید به نحوی مهاجرت، تکثیر و تمایز سلولهای بنیادی را القا کند. ما فرض میکنیم که پلاکتها ممکن است به عنوان پیامرسان عمل کنند و غلظت بالای گلوکز ممکن است باعث شود پلاکتها سیتوکینها و فاکتورهای رشد را آزاد کنند و در نتیجه فرآیندهای ترمیمی، به ویژه مهاجرت سلولهای بنیادی به مناطقی با غلظت بالای گلوکز را تقویت کنند.
فعال شدن پلاکتها همیشه قبل از افزایش کلسیم درون سلولی رخ میدهد [5]. لیو و همکارانش در سال 2008 نشان دادند که سطح بالای گلوکز، فعالیت کانالهای نوع 6 کانونیکال پتانسیل گیرنده گذرا (TRPC6) را در غشای پلاسما افزایش میدهد که منجر به هجوم یونهای کلسیم به پلاکتها میشود [6]. مطالعه دیگری نشان داد که قرار گرفتن ناحیه حاشیهای میکروتوبول در معرض یونهای کلسیم باعث شل شدن، انبساط و تغییر شکل ناحیه حاشیهای میشود که به نوبه خود باعث تغییر شکل از دیسک به کروی میشود و در نتیجه حجم متوسط پلاکت (MPV) را ایجاد میکند [7].
فرضیه ما در این مطالعه این است که قرار گرفتن پلاکتها در معرض غلظتهای بالای گلوکز، ناحیه حاشیهای میکروتوبول و محیط درون سلولی را تحت تأثیر قرار میدهد و منجر به افزایش MPV میشود.
همه شرکتکنندگان پس از توضیح جزئیات مطالعه و قبل از دریافت نمونهها، فرم رضایتنامه آگاهانه را امضا کردند. در این مطالعه، فقط از نمونههای PRP با هماتوکریت بیشتر از 2٪ استفاده شد تا تعداد گلبولهای قرمز (اریتروسیت) و میانگین حجم گلبولهای قرمز (MCV) برای مقایسه در نظر گرفته شوند.
این مطالعه در چهار مرحله انجام شد، مرحله اول PRP و مراحل باقی مانده خون کامل بودند (جدول 1). همانطور که قبلاً توضیح داده شد [8]، تمام نیروهای گریز از مرکز نسبی (RCF، نیروی g) از نقطه میانی (Rmid، بر حسب سانتیمتر) ستون خون در سرنگ گریز از مرکز محاسبه شدند. ما MPV را به عنوان نشانگر حساسیت پلاکتی و تعداد پلاکت را به عنوان شاخص لیز پلاکتی بالقوه انتخاب کردیم، که هر دو به راحتی در آنالیزورهای استاندارد هماتولوژی قابل اندازهگیری هستند.
در مرحله اول، 47 داوطلب نمونه خون اهدا کردند - یک لوله حاوی اتیلن دی آمین تترا استیک اسید (EDTA) و یک نمونه خون کامل PRP (ضد انعقاد با سیترات سدیم (NaCl، 3%)) (جدول 1). بلافاصله راکر را در لوله قرار دهید. شمارش کامل خون (CBC) بر روی نمونههای EDTA در سه تکرار انجام شد و نمونههای NaCl برای تجزیه و تحلیل CBC در سه تکرار تجزیه و تحلیل شدند و سپس PRP با روشهای مختلفی که در بالا توضیح داده شد [8] تهیه شد. تمام نمونههای PRP با سانتریفیوژ در 900-1000 گرم تهیه شدند. هر نمونه PRP را به مدت 5 تا 10 ثانیه روی میکسر گردابی مخلوط کنید، سپس پنج نمونه 0.5 میلیلیتری را به لولهها تقسیم کنید.
برای ارزیابی تأثیر قرار گرفتن در معرض پلاکت بر غلظتهای بالای گلوکز، مقادیر مساوی (0.5 میلیلیتر) از 0٪، 5٪، 12.5٪، 25٪ و 50٪ گلوکز در آب با نمونههای پلاکت مخلوط شدند تا غلظتهای 0٪، 2.5٪، 6.25٪، 12.5٪ و 25٪ از مخلوط گلوکز به دست آید و لولهها به مدت 15 دقیقه روی شیکر لوله آزمایش مخلوط شدند. TAC هر مخلوط پس از 15 دقیقه در سه تکرار تجزیه و تحلیل شد. تعداد پلاکت (PLT)، تعداد گلبولهای قرمز، MCV و MPV برای هر لوله به طور متوسط محاسبه شد و میانگین تعداد پلاکت، تعداد گلبولهای قرمز، MCV و MPV برای همه نمونههای PRP محاسبه شد.
پس از تکمیل مرحله اول جمعآوری دادهها، پس از افزودن D50W، افزایش قابل توجهی در حجم پلاکتها در پلاکتهای PRP مشاهده کردیم. پلاکتهای PRP لزوماً نماینده تمام پلاکتهای موجود در خون نیستند و محیط کشت PRP با محیط کشت WB متفاوت است. بنابراین، تصمیم گرفتیم یک آزمایش مرحله دوم در مورد تأثیر افزودن D50W به خون کامل انجام دهیم.
برای دور دوم، بر اساس نتایج سری اول، همانطور که در بخش تجزیه و تحلیل توضیح داده شده است، حجم نمونه 30 نفر را انتخاب کردیم. در این سری، 20 داوطلب نمونه خون اهدا کردند (جدول 1). خون کامل (1.8 میلی لیتر) به یک سرنگ 3 میلی لیتری کشیده شد و با 0.2 میلی لیتر 40٪ NaCl ضد انعقاد شد. سرنگ خون کامل به مدت پنج ثانیه با میکسر گردابی مخلوط شد و CBC در سه تکرار تجزیه و تحلیل شد. پس از تجزیه و تحلیل، خون ضد انعقاد به 2 میلی لیتر گلوکز 50٪ در یک سرنگ 5 میلی لیتری اضافه شد (غلظت نهایی گلوکز تقریباً 25٪ (D25) بود و به مدت 30 دقیقه در لوله تکان دهنده قرار داده شد. پس از 30 دقیقه، D25/CBC در سرنگ های WB در سه تکرار تجزیه و تحلیل شدند. تعداد پلاکت، تعداد RBC، MCV و MPV در هر سرنگ به طور متوسط اندازه گیری شد و میانگین PLT، تعداد RBC، MCV و MPV برای هر نمونه قبل و بعد از اضافه کردن گلوکز محاسبه شد.
از آنجا که پلاکتهای موجود در خون کامل معمولاً در طول درمان با گلوکز پرولیفراتیو به دلیل تزریق کمتهاجمی در معرض گلوکز هیپرتونیک قرار میگیرند و ترکیب PRP با گلوکز هیپرتونیک درست قبل از تزریق رایج نیست، تصمیم گرفتیم گلوکز هیپرتونیک را در ترکیب با WB در بخش 1 مطالعه کنیم. مرحله سوم و چهارم. در هر مرحله، 20 داوطلب 7-8 میلیلیتر ACD-A (اسید حاوی تریسدیم سیترات (22.0 گرم در لیتر)، اسید سیتریک (8.0 گرم در لیتر) و گلوکز (24.5 گرم در لیتر)، محلول دکستروز سیترات) را برای ضد انعقاد خون اهدا کردند (جدول 1). فقط از مخلوطهای گلوکز بیشتر از 12.5٪ برای تعیین درصد آستانه مرتبط با افزایش MPV استفاده شد. در مرحله سوم، 1 میلیلیتر خون در یک لوله آزمایش قرار داده میشود. سپس خون را به مدت 10 ثانیه روی میکسر ورتکس با اضافه کردن 1 میلیلیتر گلوکز 30%، گلوکز 40% یا گلوکز 50% به لوله مخلوط کنید تا غلظت نهایی گلوکز به ترتیب 15%، 20% و 25% به دست آید. نمونههای خون حاوی گلوکز بلافاصله پس از مخلوط کردن برای شمارش کامل گلبولهای قرمز (CBC) آنالیز شدند و این کار هر دو دقیقه یکبار به مدت 30 دقیقه تکرار شد.
در طول اختلاط اولیه، افزودن گلوکز هیپرتونیک با نسبت ۱:۱ و گلوکز سفید یا PRP، پلاکتها را برای چند ثانیه در معرض غلظتهای بالای ۲۵٪ قرار میدهد. در مرحله چهارم، برای ارزیابی اثر گلوکز هیپرتونیک با حداقل غلظت اوج اولیه و آزمایش حد بالای اثر گلوکز، فقط مقدار کمی خون به D25W یا D50W اضافه کردیم. ۱ میلیلیتر گلوکز سفید یا D25W را در یک لوله قرار داده و ۰.۲ میلیلیتر گلوکز سفید به آن اضافه کردیم و نمونه را به مدت ۱۰ ثانیه ورتکس کردیم. در این موارد، خون در غلظتی تقریباً ۲۰٪ بالاتر از غلظت نهایی، به جای ۵۰٪ بالاتر از غلظت نهایی مانند مرحله ۳، در معرض گلوکز قرار گرفت که منجر به غلظتهای نهایی گلوکز ۲۰.۸٪ و ۴۱.۶٪ شد. نمونههای مخلوط در همان فاصله زمانی مرحله ۳ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
در مرحله اول هر سری رقیقسازی گلوکز، 30 نمونه گرفته شد زیرا این حجم نمونه مناسب برای مطالعه آزمایشی بود [9]. در پایان هر مرحله (از جمله مرحله اول)، کفایت حجم نمونه را با استفاده از فرمول مورد استفاده برای تعیین حجم نمونه مورد نیاز برای تخمین میانگین متغیر پیامد پیوسته در یک جمعیت ارزیابی کنید. فرمول n = Z2 x SD2 /E2. در این معادله، Z نمره Z، SD انحراف معیار و E خطای مورد نظر است [10]. آلفای ما 0.05 است که مربوط به مقدار Z برابر با 1.96 است و انتظار داریم خطای 5 (بر حسب درصد) باشد. از این رو، ما معادله را برای n = (1.962 x SD2)/52 حل میکنیم. نتایج نشان داد که حجم نمونه مورد نیاز برای هر مرحله کمتر از تعداد واقعی جمعآوری شده بود.
در طول دورههای ۱، ۳ و ۴ که از بیش از یک غلظت گلوکز استفاده میشد، اثر غلظتهای مختلف گلوکز با مقایسه تغییر کسری بین زمان ۰ و هر زمان بعدی (فاز ۱ در ۱۵ دقیقه، دوره ۳ در ۱۵ دقیقه) و چهار در ۱۵ ثانیه، سپس هر دو دقیقه یکبار، تجزیه و تحلیل شد. نرخ تغییرات برای هر دوره زمانی با استفاده از آزمون U مان-ویتنی مقایسه شد زیرا دادهها از توزیع نرمالی که توسط آزمون نرمالیتی شاپیرو-ویلک تعیین شده بود، پیروی نمیکردند. از آنجایی که تجزیه و تحلیل ۱ به ۱ از چندین گروه (پنج گروه) در مراحل اول، سوم و چهارم (در مجموع پنج گروه) انجام شد، اصلاح بونفرونی برای تنظیم مقدار آلفای مورد نظر به ≤۰.۰۱ اما نه ≤۰.۰۵ انجام شد.
کاهش تعداد پلاکتها با تمام غلظتهای دکستروز هیپرتونیک و افزایش MPV در پلاکتهای PRP در غلظت دکستروز >12.5%: تعداد پلاکتهای PRP در مقایسه با خون کامل پایه، از یک تا پنج برابر غلظت افزایش یافت که بسته به روش (نشان داده نشده است) متفاوت بود. کاهش تعداد پلاکتها با تمام غلظتهای دکستروز هیپرتونیک و افزایش MPV در پلاکتهای PRP در غلظت دکستروز >12.5%: تعداد پلاکتهای PRP در مقایسه با خون کامل پایه، از یک تا پنج برابر غلظت افزایش یافت که بسته به روش (تصویر نشده است) متفاوت بود. Уменьшение количества тромбоцитов при всех концентрациях гипертонической декстрозы и увеличение MPV در thrombocitah PRP در محل سکونت دکستروزы > 12.5%: کليه تروموسيتوف PRP در 1-5 دفعه با انحراف از 12.5%، در وابسته به روش (نه) پوکانو). کاهش تعداد پلاکتها در تمام غلظتهای دکستروز هیپرتونیک و افزایش MPV در پلاکتهای PRP در غلظت دکستروز >12.5%: تعداد پلاکتهای PRP در مقایسه با خون کامل پایه، بسته به روش (نشان داده نشده است)، 1 تا 5 برابر افزایش یافت. ).在> 12.5% 的葡萄糖浓度下,所有浓度的高渗葡萄糖降低血小板计数,PRP V增加:与基线全血相比,PRP 血小板计数从浓度的1 倍上升到5 倍,因方浓度的1 倍上升到5倍,因方法而 در غلظت گلوکز >12.5٪، غلظت بالای گلوکز باعث کاهش تعداد سلولهای خونی میشود، MPV خون PRP افزایش مییابد: در مقایسه با 与基线全血، تعداد سلولهای خونی PRP از 1 تا 5 برابر غلظت (توضیح داده نشده) افزایش مییابد. 12.5% در تمام تمرکزها، یک MPV در thrombocitah PRP: количество тромбоцитов PRP увеличивалось از 1- تا 5-кратных концентраций по сравнению со исходными концентрациями цельной крови, в وابسته به روش (не описано ). در غلظت گلوکز >12.5%، تمام غلظتهای گلوکز مربوط به فشار خون بالا، تعداد پلاکتها را کاهش و MPV را در پلاکتهای PRP افزایش دادند: تعداد پلاکتهای PRP در مقایسه با غلظت اولیه خون کامل، بسته به روش (همانطور که توضیح داده شد)، 1 تا 5 برابر افزایش یافت.شکل 1 نشان میدهد که تعداد پلاکتها پس از رقیقسازی در آب تقریباً 75٪ و پس از 15 دقیقه رقیقسازی با غلظتهای مختلف گلوکز در مقایسه با PRP پایه و رقت 1:1 تعدیلشده برای حجم (1- k1 با تصحیح حجم). k-1 breeding).1 breeding) 20 تا 30 درصد کاهش یافته است.
تعداد سلولها در هر رقت به صورت کسری از تعداد اولیه قبل از رقت بیان میشود.
MPV در طول تولید PRP، بدون تغییر بیشتر در غلظت رقت تا 12.5٪ در آب یا گلوکز (شامل 25٪ مخلوط گلوکز PRP) به حداقل کاهش یافت و پس از رقیق شدن در محلول 50٪ گلوکز بیش از 20٪ افزایش یافت (شکل 2). در مقابل، گلبولهای قرمز در هیچ رقتی به جز H2O تغییر قابل توجهی در حجم نشان ندادند.
میانگین حجم سلولها در هر رقت به صورت درصدی از حجم اولیه قبل از رقت بیان میشود.
کاهش مشابه اما کمتر قابل توجه در تعداد پلاکتها و افزایش CVR در BC در معرض ۵۰٪ گلوکز (برای فرموله کردن با ۲۵٪ گلوکز) مشاهده شد. جدول ۲ تعداد سلولها و حجم سلولها را در خون کامل رقیق شده در ۵۰٪ دکستروز با دادههای فاز ۱ PRP رقیق شده در ۵۰٪ دکستروز مقایسه میکند. تغییرات در تعداد گلبولهای قرمز و MCV گلبولهای قرمز آشکار نبود و مورد توجه ما نبود.
SD = انحراف معیار، MD = میانگین اختلاف بین گروهها، SE = انحراف معیار اختلاف میانگین، RBC = گلبولهای قرمز، PLT = پلاکتها، PRP = پلاسمای غنی از پلاکت، WB = خون کامل
پس از افزودن D50W به WB، درصد از دست دادن پلاکت تنظیمشده بر اساس رقت، 7.7٪ (310±73 در مقابل 286±96) در مقایسه با 17.8٪ برای رقت PRP در D50W (664±348 در مقابل 544±277) بود. MPV WB به میزان 16.8٪ افزایش یافت (از 10.1 ± 0.5 به 11.8 ± 0.6)، در حالی که MPV PRP به میزان 26٪ افزایش یافت (9.2 ± 0.8 در مقابل 11.6 ± 0.7). اگرچه میانگین تفاوتها در کاهش تعداد پلاکتها و افزایش MPV با PRP به طور قابل توجهی بیشتر بود، تغییرات در کاهش تعداد پلاکتها در WB تقریباً معنیدار بود (310 ± 73 به 286 ± 96 (-7.7%)؛ p = .06) و افزایش MPV نیز معنیدار بود (10.1 ± 0.5 به 11.8 ± 0.6 (+16.8) p < .001). اگرچه میانگین تفاوتها در کاهش تعداد پلاکتها و افزایش MPV با PRP به طور قابل توجهی بیشتر بود، تغییرات در کاهش تعداد پلاکتها در WB تقریباً معنیدار بود (310 ± 73 به 286 ± 96 (-7.7%)؛ p = .06) و افزایش MPV نیز معنیدار بود (10.1 ± 0.5 به 11.8 ± 0.6 (+16.8) p < .001).اگرچه میانگین تفاوتها در کاهش تعداد پلاکتها و افزایش CVR با PRP به طور قابل توجهی بیشتر بود، تغییرات در کاهش تعداد پلاکتها در گروه WB تقریباً معنیدار بود (310 ± 73 به 286 ± 96 (-7.7%)؛ p = 0.06).увеличение MPV было значительным (از 10,1 ± 0,5 تا 11,8 ± 0,6 (+16,8) p <0,001). افزایش MPV معنیدار بود (از 10.1 ± 0.5 به 11.8 ± 0.6 (+16.8) p < 0.001).尽管PRP 在血小板计数减少和MPV 增加方面的平均差异显着更大,但WB内血小板计数减少的变化几乎是显着的(310 ± 73 × 96 ± 286 (-7.7%);p = 0.06)和MPV的增加是显着的(0.5 ± 10.1 ± 0.6 ± 11.8 (+16.8) p <.001)。尽管 PRP减少 的 几乎 是 显着 的 (((310 ± 73 至 286 ± 96 (-7.7%) ; p = 0.06)和MPV 的嘢 的在0.5 ± ∰ 0.6 ± 11.8 (+16.8) p <.001).تغییر در کاهش تعداد پلاکتها در گروه کنترل تقریباً معنیدار بود (از ۷۳ ± ۳۱۰ به ۹۶ ± ۲۸۶ (-۷.۷٪)؛ p = ۰.۰۶)، اگرچه PRP تفاوت میانگین قابل توجهی در کاهش تعداد پلاکتها و افزایش MPV داشت و افزایش MPV نیز معنیدار بود.(از 0,5 ± 10,1 تا 0,6 ± 11,8 (+16,8) р < 0,001). (از 10.1 ± 0.5 تا 11.8 ± 0.6 (+16.8) p < 0.001).
غلظت نهایی 20٪ گلوکز برای مشاهده تغییر قابل توجه در MPV مورد نیاز بود، اما تغییر در MPV در غلظت نهایی 25٪ بارزتر بود. از دست دادن پلاکت پس از کاهش اولیه تثبیت شد. ما کاهش شدید اولیه در CVR را مشاهده کردیم، با این حال، CVR به سرعت در غلظت نهایی گلوکز 25٪ بازیابی شد، که به طور قابل توجهی بالاتر از سطوح CVR مشاهده شده در غلظتهای نهایی گلوکز 20٪ و 15٪ بود (شکل 3 و در سمت چپ جدول 3؛ کادرهای سایهدار). مقادیر p ≤ آلفا را با تصحیح Bonferroni برابر با 0.01 نشان میدهند. همچنین یک کاهش شدید اولیه در تعداد PLT وجود داشت که در فاز اولیه 0-15 ثانیه مشاهده شد و سپس پایدار ماند (از 15 ثانیه تا 30 دقیقه؛ سمت چپ جدول 4).
افزودن غلظتهای مختلف گلوکز به خون کامل منجر به کاهش سریع اولیه MPV و به دنبال آن بهبودی وابسته به غلظت بیش از 20٪ شد. علائم، غلظت گلوکز را پس از رقیقسازی نشان میدهد. آزمایشهای D15، D20 و D25 با رقت 1:1 انجام شدند. آزمایشهای D21 و D41 با رقت 1:5 انجام شدند.
جدول 4 تغییر در تعداد پلاکتها هنگام رقیق شدن در گلوکز هیپرتونیک را نشان میدهد. ما یک رابطه وابسته به دوز بین کاهش فوری تعداد پلاکتها در رقت 1:1 و در رقت 1:5 مشاهده کردیم. با مقایسه رقتهای 1:1 به عنوان یک گروه واحد با رقتهای 1:5، گروه 1:1 کاهش فوری در تعداد پلاکتها کمتر از گروه 1:5 داشت (66±48000 (23%) در مقابل 99±69000 (37%)، p = 0.014) در گروه 1:5. پس از افت اولیه در اولین نقطه اندازهگیری، تعداد پلاکتها به عنوان درصد گلوکز تثبیت شد (شکل 4).
وقتی خون کامل با نسبت ۱:۱ به گلوکز اضافه میشود، تعداد پلاکتها حدود ۲۵٪ کاهش مییابد. با این حال، وقتی خون کامل با نسبت ۱:۵ اضافه میشود، این کاهش بسیار بیشتر و حدود ۵۰٪ است.
۴۱٪ گلوکز MPV را سریعتر و چشمگیرتر از ۲۵٪ یا ۲۱٪ افزایش داد. نتایج MPV در شکل ۳ نشان داده شده است. در تمام رقتهای دیگر، پس از افزودن ۵۰٪ گلوکز، هیچ کاهش اولیه فوری در MPV مشاهده نشد. هنگام استفاده از ۲۵٪ گلوکز (غلظت گلوکز ۲۰.۸٪ در رقت نهایی)، تغییر در MPV با تغییر در ۲۰٪ گلوکز در رقت ۱:۱ قابل مقایسه بود (شکل ۳). اگرچه تغییرات MPV در ابتدا در غلظت مخلوط ۴۱٪ بیشتر از ۲۵٪ بود، اما تفاوت MPV بین ۴۱٪ و ۲۵٪ پس از ۱۶ دقیقه دیگر معنیدار نبود (جدول ۳، سمت راست). همچنین جالب است که ۲۵٪ گلوکز MPV را مؤثرتر از ۲۰.۸٪ افزایش داد.
این مطالعهی آزمایشگاهی (in vitro) تا حدی فرضیهی ما را تأیید کرد. این مطالعه، لیز جزئی پلاکتها در اثر مخلوط شدن با دکستروز، سازگاری سریع پلاکتها با هیپرتونیک شدید و افزایش قابل توجه MPV در پاسخ به غلظتهای > 25% دکستروز هیپرتونیک را نشان داد. این مطالعه، لیز جزئی پلاکتها در اثر مخلوط شدن با دکستروز، سازگاری سریع پلاکتها با هیپرتونیک شدید و افزایش قابل توجه MPV در پاسخ به غلظتهای > 25% دکستروز هیپرتونیک را نشان داد. On pokasal potencialьный частичный лизис thrombocitov примесью декстрозы, быструю аккомодацию тромбоцитов до экстримального 25% این مطالعه، لیز جزئی پلاکتها با دکستروز، تطابق سریع پلاکتها با هیپرتونیک شدید و افزایش قابل توجه MPV در پاسخ به سطوح هیپرتونیک دکستروز >25% را نشان داد.它显示出通过葡萄糖混合物潜在的部分血小板溶解,血小板快速适应极端高渗,以及响应> 25% 浓度的高渗葡萄糖时MPV 显着上升。它 显示 出 通过 葡萄糖 潜在 的 部分 血小板 溶解 血小板 快速 适庯 极的响应> 25% 浓度 高渗 葡萄糖 时 时 mpv 显着。。。。。 Он показывает потенциальный частичный лизис тромбоцитов смесями с глюкозой, быструю адаптацию тромбоцитов к экстримальному 25%. این نشان دهنده لیز جزئی پلاکتها توسط مخلوطهای گلوکز، سازگاری سریع پلاکتها با هیپرتونیک شدید و افزایش قابل توجه MPV در پاسخ به گلوکز هیپرتونیک >25% است.افزایش اولیه در مواجهه با ۴۱.۶٪ گلوکز حداکثر بود، اما افزایش MPV تقریباً ۲۰ دقیقه پس از مواجهه به ۲۵٪ گلوکز نزدیک شد.
غلظت پلاکتها تحت تأثیر گلوکز قرار میگیرد. ما متوجه شدیم که مقدار PLT در تمام رقتهای گلوکز کاهش یافته است. کاهش شدید تعداد پلاکتها در رقتهای H2O (0%) سری PRP ممکن است با لیز اسمزی مرتبط باشد. از طرف دیگر، این میتواند یک آرتیفکت ناشی از تجمع پلاکتها باشد، اما این با عدم تغییر MPV در این رقت در تضاد است. این یافته به این معنی است که برخی از پلاکتها به هیپواسمولاریتی بسیار حساس هستند.
در تمام رقتهای ۱:۱ گلوکز، مقدار PLT حتی با D5W (هیپوتونیک در ۲۵۲ میلیاسمول) ۲۰ تا ۳۰ درصد کاهش یافت، که ممکن است نشاندهنده اثر غیراسمزی خاص گلوکز باشد، زیرا هم PLT و هم MPV با افزایش سه برابری غلظت گلوکز از D5W تا D25W بدون تغییر باقی ماندند. در واقع، غلظت PLT با افزایش اسمولاریته کمی تمایل به افزایش داشت.
کاهش PLT بین رقتهای ۱:۱ و ۱:۵ به این معنی است که اثر انحلال به غلظت اولیه و نهایی گلوکز بستگی دارد. اگر فقط به غلظت اولیه بستگی داشت، انتظار میرفت که تفاوتی در کاهش PLT بین غلظتهای ۱:۱ مشاهده شود. اما اینطور نیست. اگر اثر لیز فقط به غلظت نهایی گلوکز بستگی داشته باشد، انتظار نداریم تفاوت زیادی بین رقت ۲۰٪ ۱:۱ و رقت ۲۰.۸٪ ۱:۵ وجود داشته باشد. و با این حال ما این کار را انجام دادیم.
اگر از دست دادن پلاکت به دلیل لیز پلاکت رخ دهد، یک لیزات جزئی تشکیل میشود که پس از آن سیتوکینها و فاکتورهای رشد به محیط خارج سلولی آزاد میشوند. مطالعات متعددی نشان دادهاند که لیزات پلاکت تقریباً به اندازه PRP به عنوان یک محلول تکثیر مؤثر است [11]. خود PRP به عنوان یک محلول مؤثر برای درمان تکثیر نشان داده شده است [12-14].
پلاکتهای غیرفعال به شکل دیسکی تقویتشده با چندین ساختار داخلی گردش میکنند. در طول فعال شدن، آنها شکل کرویتر یا آمیب مانندی به خود میگیرند که منجر به افزایش حجم میشود. افزایش حجم نیاز به افزایش سطح دارد که نتیجهی بیرونزدگی سیستم توبول باز (OCS) و اضافه شدن گرانولهای اگزوسیتی به غشاء است. هنوز مشخص نیست که آیا افزایش MPV ناشی از گلوکز هیپرتونیک شامل یک یا هر دوی این مکانیسمها است، اما اگر دومی باشد، افزایش MPV نشان دهندهی دگرانولاسیون خواهد بود.
این مطالعه نشان داد که قرار گرفتن در معرض غلظت بالای گلوکز روی PRP یا پلاکتهای خون کامل منجر به افزایش MPV در عرض ۱۵ دقیقه با غلظت گلوکز به ترتیب ۲۵٪ و ۴۱.۶٪ میشود.
افزایش MPV پلاکتی ممکن است به دلیل اتساع درهمتنیدگیهای میکروتوبول اطراف در پاسخ به هجوم کلسیم باشد. لیو و همکارانش نشان دادهاند که گلوکز واسطه هجوم کلسیم از طریق کانال TRPC6 پلاکت است [6]. فرضیه ما این است که گلوکز باعث شل شدن درهمتنیدگیهای میکروتوبول میشود و منجر به افزایش MPV و حساسیت و/یا فعالسازی پلاکتها میشود. با این حال، با قضاوت بر اساس نتایج ما، این تنها بخشی از داستان است. در آزمایشهای ما، هیچ غلظتی زیر D25W منجر به افزایش MPV نشد. با توجه به اینکه ما قرار گرفتن در معرض غلظتهای گلوکز بین 12.5٪ و 25٪ را آزمایش نکردهایم، نتایج فاز 1 ما نشان میدهد که ممکن است آستانهای در این محدوده غلظت گلوکز وجود داشته باشد که منجر به افزایش MPV شود. آزمایشهای بیشتر در مراحل 3 و 4 نشان داد که به نظر میرسد 20 تا 25٪ گلوکز آستانه این امر باشد، اما هنوز مشخص نیست که چرا.
ما همچنین پس از سانتریفیوژ، کاهش حدود ۹ درصدی در MPV مشاهده کردیم. مشخص نیست که آیا این کاهش در MPV به دلیل پلاکتهای بزرگتر و متراکمتر به دام افتاده در لایه RBC سانتریفیوژ است یا خیر. این مشاهده ممکن است برای پزشکان مهم باشد زیرا ممکن است نشان دهد که پلاکتهای PRP زیرمجموعهای کوچکتر و کمچگالتر از پلاکتهای WB هستند.
در یک مطالعه قبلی، ما نشان دادیم که تهیه PRP با روشهای دستی ارزان است [8]. اگر گلوکز پلاکتهای بافتی یا PRP را حساس کند و آنها را مستعد فعال شدن کند، یا اگر PRP با خواص لیزات جزئی تولید شود، این ممکن است بازسازی را افزایش داده و نیاز به درمان را کاهش دهد. بنابراین، ترکیب PRP و گلوکز بسیار غلیظ ممکن است مقرون به صرفهتر از PRP یا گلوکز به تنهایی باشد.
مطالعه ما چندین کاستی دارد. اول، ما از PRP به دست آمده از چندین روش مختلف استفاده میکنیم. این میتواند منجر به نتایج متناقضی شود. دوم، ما نتوانستیم تجزیه و تحلیل بیوشیمیایی هیچ یک از نمونههای خود را انجام دهیم تا با دقت بیشتری مشخص کنیم که آیا فعال شدن پلاکت رخ داده است یا خیر. ما میخواهیم P-سلکتین، فاکتور پلاکتی ۴، تجمعات پلاکتی مونوسیتی یا سایر نشانگرهای فعال شدن پلاکت را اندازهگیری کنیم تا درجه یا وجود دگرانولاسیون گرانول آلفا را بهتر درک کنیم، اما این فراتر از محدوده این مطالعه است. سوم، ما نتوانستیم با میکروسکوپ الکترونی یا روشهای دیگر تأیید کنیم که افزایش MPV در پلاکتهای در معرض گلوکز به دلیل تأثیر بر درهمتنیدگیهای میکروتوبول است.
مخلوطهای WB یا PRP با 25٪ گلوکز، MPV را افزایش دادند که نشاندهنده شروع فعالسازی پلاکتها است، اگرچه این مطالعه پیشرفت تجمع یا دگرانولاسیون را نشان نداد. مخلوط گلوکز هیپرتونیک منجر به از دست رفتن پلاکتها شد که احتمالاً نشاندهنده یک اثر لیتیک است. فعالسازی یا لیز جزئی پلاکتها میتواند باعث بازسازی بافت پس از تزریق پلاکت شود. مشخص نیست که این تغییرات چه عواقب بالینی ممکن است به دنبال داشته باشد. مطالعات بیشتر، اندازهگیریهای دقیقتری از فعالسازی یا لیز را نشان دادهاند و اثرات بالینی مختلف مخلوطهای گلوکز هیپرتونیک با WB یا PRP را ارزیابی کردهاند.
درمان تکثیری گلوکز یک درمان احیاکننده ساده و ارزان است که به سرعت در حال گسترش و حمایت از تحقیقات بالینی است. این مطالعه یک مکانیسم فیزیولوژیکی را پیشنهاد میکند که در صورت تأیید، میتواند به ما در درک بخشی از مکانیسم احیاکننده درمان تکثیری کمک کند.
انفورماتیک زیست پزشکی و سلامت در دانشکده پزشکی دانشگاه میسوری، کانزاس سیتی، کانزاس سیتی، ایالات متحده آمریکا
آزمودنیهای انسانی: همه شرکتکنندگان در این مطالعه رضایت خود را اعلام یا اعلام نکردند. انجمن بینالمللی پزشکی سلولی، تاییدیه ICMS-2017-003 را صادر کرده است. پروتکل زیر برای استفاده بیشتر توسط هیئت بررسی نهادی انجمن بینالمللی پزشکی سلولی تایید شده است: عنوان: محاسبه بازده داروی پلاسمای غنی از پلاکت بر اساس تعداد پلاکتهای CBC پایه. آزمودنیهای حیوانی: همه نویسندگان تایید کردند که هیچ حیوان یا بافتی در این مطالعه دخیل نبوده است. تضاد منافع: مطابق با فرم افشای یکنواخت ICMJE، همه نویسندگان موارد زیر را اعلام میکنند: اطلاعات پرداخت/خدمات: همه نویسندگان اعلام میکنند که از هیچ سازمانی برای کار ارسالی حمایت مالی دریافت نکردهاند. روابط مالی: همه نویسندگان اعلام میکنند که در حال حاضر یا در سه سال گذشته با هیچ سازمانی که ممکن است به کار ارسالی علاقهمند باشد، روابط مالی نداشتهاند. سایر روابط: همه نویسندگان اعلام میکنند که هیچ رابطه یا فعالیت دیگری وجود ندارد که ممکن است بر کار ارسالی تأثیر بگذارد.
هریسون تی.ای.، بولر جی.، ریوز کی. و همکاران. (17 مه 2022) تأثیر گلوکز بر تعداد و حجم پلاکتها: پیامدهایی برای پزشکی ترمیمی. Cure 14(5): e25081. doi:10.7759/cureus.25081
© حق نشر ۲۰۲۲ هریسون و همکاران. این مقاله با دسترسی آزاد و تحت شرایط مجوز Creative Commons Attribution CC-BY 4.0 منتشر شده است. استفاده، توزیع و تکثیر نامحدود در هر رسانهای مجاز است، مشروط بر اینکه به نویسنده و منبع اصلی استناد شود.
زمان ارسال: ۱۵ آگوست ۲۰۲۲


